.

..

.

..

سلام خوش آمدید

تاسیسات عسلویه

پنجشنبه, ۲ فروردين ۱۴۰۳، ۰۶:۲۵ ق.ظ

گفتیم بزن ایران 

گفت نه . 

گفتیم چرا؟

از واشنگتن صدایی رسید که ما دستمون روی ماشه است برای اهدافی که تهران خودش می دونه

همدیگر و نگاه کردیم و از هم پرسیدیم ینی منظورشون کدوم اهدافه

یکی گفت یه شلیک می تونه چهل و پنج کیلومتر خطوط استخراج نفت عسلویه رو بفرسته رو هوا و اون منطقه رو به جهنم تبدیل کنه

یکی گفت یه شلیک می تونه تاسیسات .....

یکی گفت بوی باروت نباید به مشام ایرانی ها برسه

زیرساختهای حساس کشور باید در  امان باشن

گفتم پس یمنی ها و زیر ساختهاشون چی؟ ...

جوابی نیامد.

ولی خودم را قانع کرده بودم به هر حال....تا اینکه

امروز این آیه یقه ام را گرفت:

(قُلۡ إِن کَانَ ءَابَاۤؤُکُمۡ وَأَبۡنَاۤؤُکُمۡ وَإِخۡوَ ٰ⁠نُکُمۡ وَأَزۡوَ ٰ⁠جُکُمۡ وَعَشِیرَتُکُمۡ وَأَمۡوَ ٰ⁠لٌ ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا وَتِجَـٰرَةࣱ تَخۡشَوۡنَ کَسَادَهَا وَمَسَـٰکِنُ تَرۡضَوۡنَهَاۤ أَحَبَّ إِلَیۡکُم مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَجِهَادࣲ فِی سَبِیلِهِۦ فَتَرَبَّصُوا۟ حَتَّىٰ یَأۡتِیَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَـٰسِقِینَ)

[سورة التوبة 24]

  • ۰۳/۰۱/۰۲
  • Just a tiny bit of dust

نظرات (۱۰)

یچیزی بگم؟

تازه هنوز زمان جهاد فی سبیله فرا نرسیده.

فکرشو بکن...

هنوز اون زمان فرا نرسیده ما وا دادیم.

می دونی ینی چی؟؟؟

به عمقش که نگاه کنی، فاجعه ای ازین خوفناکتر نداریم.

من که فکر می کنم تو بد ابتلایی افتادیم.

و تازه اول ابتلاست:

أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا و هم لا یفتنون؟

فتنه ی اکبر هنوز نیومده.

وای بر ما

پاسخ:
واقعا پناه بر خدا
زمان جهاد نرسیده 
و الان می فهمم علتش توی نفوس ما بوده نه توی تاسیساتمون
خدایا نپسند 
نپسند بعد این همه کباده ی قیام و مقاومت کشیدن 
اینطور 
ذلیل نفس ذلیل مرده ...ما را

 

میگما

حکم جهاد که بیاد واقعاً ما چه عکس العملی نشون میدیم؟

پاسخ:
خدایا ما را بساز برای آن روز
خدایا نگاه
اینجا نوشتم 
درخواست رسمی دادم 
دیگه با توه
من مهمونت هستم و مهمون رو بهش چشم روشنی میدن 
درخواستم رو پاراف کن بفرست بره کارای اداریش انجام بشه

قربانت 
منتظرم 
یا علی

من بعضی ازین افراد رو که می بینم میان هارت و پورت می کنن و آخ و اوخ راه میندازن از برخی وقایع، با خودم میگم آره. جون خودتون. همه به وقتش خود واقعیشونو نشون میدن.

به قول استاد ما به وقتش معلوم میشه حرفایی که زدی رو عملی می کنی یا نه؟

پاسخ:
پناه بر خدا
بیایین به خودمون تلقین کنیم که ان شالا ماهم جهاد می کنیم 
مگر از پیروان باطل که پا در راه جهاد و جانفشانی برای باطل گذاشتن پست تریم؟

تلقین چیه؟

ما باید ایمان و یقینمون رو تقویت کنیم بانو.

 

تعاونوا علی البر و التقوی

إصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله

 

تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

 

ما باید حق گرایی مون رو تقویت کنیم بانو.

 

اتحادمون رو تقویت کنیم بانو.

کو؟

کو اتحاد؟

هرکدوم از ما یه چیزی میگیم و از هم فرار می کنیم یا همدیگه رو می رنجونیم و ...

نمی خوام آیه ی یأس بخونم.

امان از این لسان من که غیر حق بر زبان جاری نمی کنه. و چقدر تلخ اند حقیقیتهای موجودی که نمیشه چشم بر اونها پوشید.

پاسخ:
بزارین یادداشت برداری کنم
تلقین چیه....تعاون ...اتحاد...تقویت ایمان و یقین.....حق گرایی....نرنجاندن همدیگر....
چندبار از روش بنویسم که بهش راهی پیدا کنم؟

عه. فرم تو پر کردی؟

 

ولی من نظرم چیز دیگه س.

 

بنظرت حکم زن در جهاد با حکم مرد در جهاد چیه؟

 

اون فقط مال امام هست که بی چون و چرا باید رفت.

اونجاشو من دربست تسلیم امرم.

 

ولی در غیر اون موضع چی؟

پاسخ:
در غیر اون موضع چیه؟
جهاد من چیه؟ 

اینا سواله.

ذهن رو درگیر می کنه.

 

در غیر موضع امر معصوم علیه السلام،

مثلاً من ِ خانم که فرضاً شوهری دارم و فرزندانی،

حکم من چیه واقعاً؟

رهاشون کنم برم جنگ و جهاد؟؟؟

 

حتی امام معصوم و نبی خدا هم یه همچین دستوری به زنها ندادند. اصلاً اونها طالب جنگ نبودند که بخوان همچین دستوری به زنها بدن.

 

یه مروری کنیم تاریخ رو.

تاریخ پیامبر

تاریخ ائمه...

پاسخ:
به طور کلی که بله جنگ به اون معنای کلاسیکش وظیفه ی افراد خیلی خاصی هست. یعنی از دو میلیارد مسلمان الان افتاده به دوش عده ای کمتر از دویست هزار نفر 
یعنی از هر ده هزار نفر یک نفر
ولی با نفس از جهاد حدیث کردن باعث میشه بابش باز بشه
باب جهادی که من بعهده دارم. من به شخصه
این حدیثی که آخر یادداشت قبلی بود خیلی برام الهام بخشه

بحث جهاد با نفس بحث مجزایی هست.

اون که دیگه زن و مرد نداره. کلیت جهاد با نفس، هم زن ها رو در بر می گیره هم مردها رو.

تفاوت در نحوه ی جهاد با نفس هست. شیوه و روش متفاوته.

جهاد با نفس در زنها متفاوت هست با جهاد با نفس در مردها.

که البته این نیاز به معرفت نفس داره.

هر کسی، چه زن چه مرد، اول بایستی نفس خودش رو بشناسه، تطورات و جلوات نفسش رو شناسایی کنه بعد به جنگ با ناهماهنگی ها و آلودگیها بره.

و چقدر کار برای مردها آسانتر هست از کار برای زنها.

به دلایل مختلفی که خودتان هم اشراف دارید.

 

و یک نکته ی لطیف و ظریف رو هم دقت داشته باش:

کسی که از جهاد با نفس خودش که جهاد اکبر او هست بر نیاد؛ نمی تونه از جهاد اصغر که جهاد با دشمن بیرونی هست بر بیاد.

این خیلی مهمه.

و لفظ شهید هم که در مورد افرادی بکار میره که در جهاد اصغر و در میدان جنگ در معرکه ی نبرد کشته می شوند؛ حالا شما ببین در مورد جهاد اکبر به چه نحوه است و کسی که در معرکه ی نبرد جهاد اکبر کشته می شه چطور به مقام شهود می رسه؟

پاسخ:
این حرفها خیلی بالاتر از حد من هست.
من تفکیک اکبر و اصغر جهاد را فعلا کاری ندارم
من فقط تماشاچی صحنه جهادم
جهاد بیرونی و سهم خودم را برای مبارزه با این ظلم جستجو می کنم.
حرفهای شما خیلی بالاست و حالا حالاها باید روش فکر کنم.
و کار کنم.
اگر مقید باشیم به لحاظ وجدانی اخبار غزه را دنبال کنیم به وقنس معلوم میشه چه کاری از دستمون بر میاد
مثلا همین بابی که باز شد خیریه خدیجه کبری اطعام محدودی در غزه بکنه با تمام سختی هاش رو چند نفر فهمیدند و چند نفر دست توی جیب کردند؟
صدا و سیما الان باید تبلیغش کنه
باید سحرها از غزه یاد کنه

چرا تلویزیون الان یک صدا فریاد رفع گرسنگی غزه نیست؟ 

 

به جز چند تصویر اینسرتی و یکی دو دعای طلبه های بهم زننده جمع باحال سلبریتیون سر دکور هفت سین چند ده میلیاردی شبکه ها، در تلویزیون ام القرای جهان اسلام خبری از غزه نیست ...

 

شبکه سه چشمم خیره به مهمترین برنامه سحرگاهی است، حتی حاج علیرضای پناهیان هم بی خیال غزه سحرها دارد به بهانه ی ذکر فضائل و مصائب امیر المومنین درس اخلاقی حسادت بد است و حسود خر است می دهد ...

 

وقت حرض المومنین علی القتال(تشویق مردم به جنگ) نشده؟

گفتم قتال ترسیدید؟ نه منظورم جنگ و گرانی دلار و بهم خوردن روابطمان با دنیا و تهدید انتخابات آینده نیست، لبه ی قتال و جنگ غزه الان ربطی به موشک های هایپرسونیکمان در انبارها ندارد، ربطی به دیپلماسی منفعل عاجز از کار واقعی برای قطع شریان های حیاتی اسرائیل یا مذاکرات سیاسی برای باز کردن کریدور های کمک و تاثیرگذاری بر مذاکرات صلحی که فعلا کاملا از آن برکنار است ندارد.

 

 مرز قتال فعلی فاصله ی دهان و شکم خشک و خالی کودک فلسطینی تا جیب ماست ...

و من متحیرم که چرا تلویزیون ما در اوج ساعات موثر جمع آوری کمک های خیریه یعنی سحرهای رمضان هیچ فرقی با قبل از طوفان الاقصی ندارد.

 

این انفعال عجیب در دوران علی فروغی و وحید جلیلی را چطور تحلیل کنیم؟؟

پناهیان تو را چه می شود؟؟

چه جای صحبت از رذیلت حسادت وقتی ساعت به ساعت کودکان غزه دارند می میرند؟ 

اگر در کشاکش نبرد با خبیث ترین دشمن حق وقتش نیست باب جهاد با مال را برای مردم تبیین کنیم، پس کی وقتش می شود؟؟؟

 

ما را چه شده؟؟؟؟

برسانید به گوش های شنوا، فرصت معنوی رمضان امسال دارد هدر میرود

پاسخ:
می دونی اشکال از کجاست ...
طوفان الاقصی که سهله کلا مساله رو رها کردند به طرز وجدانی هم رها کردند.گفتند کاری از دستمون بر نمیاد پس اخبارشم دنبال نکنیم
 این شد که روزنه کمک رسانی هم که باز شد نگرفتیم مطلب رو

بابا مسلمونی به کنار 
از مردم اسپانیا کمتریم؟
بزرگترین خسارت این جنگ خسارتیه که به وجدان مسلمانها وارد شد.

بشدت و عمیق دارم به این فکر می کنم که با این حرفهایی که توی کامنت قبلی گفتید، اگر الآن حضرت حجت سلام الله علیه بودند دقیقاً چکار می کردند؟

پاسخ:
منم فکر می کنم بهشون 
به چی رسیدین توی فکرهاتون؟

خیلی کارها می کردند.

انقدر قدرت دارند که همه چیز رو کن فیکون کنند.

 

کاش بودند.

کاش

پاسخ:
کاش
به این فکر می کنم که در خواستن امام هم یک صدا و متفق نشدیم 
بیشتر از این بلا به سرمون باید می اومد؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی